مقاومت، ممارست و مماشات گفتمانی: قلمروهای گفتمان و کارکردهای نشانه – معناشناختی آن

author

  • حمیدرضا شعیری دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
Abstract:

گفتمان از دیدگاه زبانشناختی به کنشی فردی اطلاق می‌گردد که نتیجۀ استعمال زبان است. چنین کنشی که تجارب بیرونی و زیستۀ گفته پرداز را به همراه کنکاشِ درون زبان به حوزۀ گفتمان منتقل می‌کند ما را با ویژگی‌های متفاوت و متنوعی مواجه می‌سازد که این تحقیق فقط بخشی از آن را برجسته می‌سازد. از میان کارکردهای مختلف گفتمان سه ویژگی مقاومتی، ممارستی و مماشاتی وجوهی هستند که مبنای شکل گیری بسیاری از گفتمان‌ها به شمار می‌روند. تاکید بر این سه ویژگی به این دلیل است که هر کنش گفتمانی قبل از هر چیز آزادسازی میزانی از انرژی است که فرآیند گفتمانی و پویایی آن را تضمین می‌کند. همین انرژی است که سبب ایجاد فضای مقاومت، ممارست و یا حتی مماشات گفتمانی می‌گردد. مقاومت گفتمانی سبب می‌گردد تا یک وضعیت ایجابی و تثبیت شده نفی شود و وضعیتی متفاوت و جدیدی جایگزین آن گردد. مهمترین نتیجۀ نفی کارکرد ایجابی یک گفتمان ورود به چشم انداز جدیدی است که مسیر حرکت گفتمانی را باز نموده و می‌تواند شرایط رشد و استعلای آن را فراهم سازد. کنش‌های گفتمانی همواره امکان تمدید حضور خود را در فرآیندی متفاوت از آنچه برای آن‌ها ترسیم شده است دارند. جریان‌های کنشی دارای آستانۀ مقاومت متفاوت هستند. با وارد کردن میزانی از انرژی به یک جریان می‌توان مسیر حرکت آن را تغییر داد. مقاومت و ممارست قدرت گفتمانی را بازتعریف می‌کنند. به همین دلیل قدرت می‌تواند با گستره کمّی، حضور خود شرایط ایجابی را تغییر دهد. اما گاهی نیز تقلیل و تضعیف همین گسترۀ کمی‌نوعی ممارست جهت بهبود کیفی حضور است. به همان میزان که اسطوره‌سازی، مقاومت گفتمانی را افزایش می‌دهد به همان میزان نیز جذب و حل شدن در گفتمان‌های جاری شرایط مماشاتی حضور را افزایش می‌دهد. ویژگی مقاومتی گفتمان راه را بر استعلای ساحت حضور کنش‌گران گفتمانی می‌گشاید.چنین مقاومتی امکان جابجایی کنش‌ها و جلوگیری از انجماد آن‌ها را فراهم می‌کند. اینک باید دید چگونه و بر اساس چه کارکردهایی گفتمان وارد مسیر پویای ممارست و به پشتوانۀ آن تغییر وضعیت‌های ایجابی و تثبیت شده می‌گردد ؟ هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل سه ویژگی مقاوتی، ممارستی و مماشاتی گفتمان از دیدگاه نشانه – معناشناسی جهت تبیین این موضوع مهم است که گفته پردازی فضایی چالشی است که استحاله و استعلای معنا در آن وابسته به تغییر شرایط ایجابی به شرایط سلبی و یا پویاجهت جلوگیری از رسوب معناست.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی و تحلیل کارکردهای نشانه معناشناختی رجز: پروتزسازی گفتمانی " داستان رستم و اسفندیار"

چکیده: رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که ب...

full text

تحلیل نشانه ـ معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطوره‌ای در داستان سیاوش

در مقاومت اسطوره‌ای، حضوری متمرکز شکل می‌گیرد که قدرتی درونی‌شده دارد و سوژه در نقش کنش‌گر گفتمانی عمل می‌کند. سیاوش (سوژۀ گفتمانی)، یکی از محوری‌ترین شخصیت‌های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی می‌یابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویت‌بخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار می‌دهد. سوژۀ رقیب نیز حضور خود را در ارتب...

full text

نقد نشانه ـ معناشناختی داستان شیخ صنعان در منطق‌‌الطیر عطار (با تکیه بر نظام‌‌های گفتمانی)

در نقد نشانه ـ معناشناختی، وارونۀ نشانه‌‌شناسی ساخت‌گرا، نشانه‌‌ها فرصت نشانه‌‌پذیری می‌‌یابند و از نشانه‌های معمول، به نشانه‌‌های نو تبدیل می‌‌شوند. گرمس با ایجاد نظام‌‌های گفتمانی منسجم، زمینه‌‌ای فراهم ساخت که با کاربست آن، روایات را تحلیل کنیم و دریابیم که در وضعیت اولیۀ حکایت، معنا نقصانی دارد که وجود نظام‌های گفتمانی سبب می‌‌شود معنای ناقص، سیر تکاملی داشته باشد و در وضعیت ثانویه، به معنا...

full text

تحلیل نشانه - معناشناختی گفتمان روایی ضحاک و فریدون براساس نظریه گرمس

نشانه–معناشناسی روایی بر دو اصل کنش و تغییر استوار است. کنشگران در این نظام اغلب بر اساس برنامه­­ های از پیش تعیین­ شده پیش ­می ­روند تا به معنایی مطلوب دست­ یابند. به ­نظرمی ­رسد که در بافت داستان ­های اسطوره­ ای گفتمان ­غالب، گفتمان ­منطقی-روایی است. در این جستار، داستان «ضحاک و فریدون» از شاهنامه­فردوسی را از منظر نشانه–معناشناسی به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی ­می ­کنیم تا نشان­ دهیم که تمامی م...

full text

بررسی کارکردهای نشانه ـ معناشناختی نور بر اساس قصّه‌ای از مثنوی

یکی از اصلی‌‌ترین نشانه‌‌ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت‌‌های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن‌‌ها را آسان می‌‌کند. نشانه ـ معناشناسی، به‌مثابة یکی از روش‌‌های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می‌‌دهد تا به مطالعۀ این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّۀ «آمدن جعفر به گرفتن...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 16  issue 1

pages  110- 128

publication date 2016-03-01

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023